طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی
اصول کلیدی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی
برای ایجاد یک طراحی عالی، مفاهیم مهمی در طراحی داخلی وجود دارد که شما به عنوان یک طراح داخلی باید از آنها پیروی کنید. در غیر این صورت، نتیجه درهم و برهم بیرون میآید. به هر حال، مرز باریکی بین مفهوم، اصل و زیبایی وجود دارد. در این مقاله، اصول کلیدی طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی را یاد میگیرید که به شما کمک میکند تا پایان مطلوبی را که دکوراسیون داخلی شما شایسته آن است ایجاد کنید.
بیایید با توضیح اینکه طراحی داخلی چیست شروع کنیم. احتمالاً این حس را به ما میدهد که طراح داخلی بسیار بیشتر از کسی است که میداند آن عکسها را کجا و چگونه آویزان کند، یا تلویزیون را قرار دهد، یا کابینت آشپزخانه را قرار دهد.
طراحی داخلی هنر یا فرآیند طراحی دکوراسیون داخلی یک سازه، یک اتاق یا یک ساختمان است. طراحی داخلی به عنوان یکی از اجزاء اساسی زندگی ما بر نحوه تفکر، احساس، زندگی، کار، بازی و نحوه درمان ما تأثیر میگذارد. بنابراین، به زبان ساده، طراحی داخلی ترکیبی از زیباییشناسی هنر با علم شناخت رفتار افراد برای ایجاد یک فضا واقعاً کاربردی است.
اکنون ایدهای دارید که به عنوان یک طراح داخلی چه هستید، زیرا میدانید که یک طراح داخلی ممکن است تزئین کند، اما یک دکوراتور طراحی نمیکند. پس آن اصولی که شما را به عنوان یک طراح داخلی و نه یک دکوراتور صرف متمایز میکند چیست؟
شما باید کل خانه را به عنوان یک واحد بگیرید. دو، یک ریتم اختراع کنید. ایجاد یک نقطه کانونی به اندازه تصور یک طرح مهم است. جزئیات داشته باشید و در نهایت تعادل مطلق را حفظ کنید. هر یک از این مفاهیم دکوراسیون داخلی به چه معناست؟ در زیر بیابید.
-
هارمونی
خانه یک چیدمان تکه تکه نیست، بلکه یک واحد و زنجیرهای از فضاها است که توسط بخشهای مختلف از جمله سالنها و راهپلهها به هم متصل شدهاند. از این رو، وقتی خانه را به عنوان یک کلیت و نه یک ساختار مجزا در نظر میگیرید، در طراحی خود هماهنگی ایجاد میکنید.
از آنجا که هارمونی به خودی خود باعث ایجاد حس وحدت و آرامش میشود، باید از رنگ، تم و سبک یکنواخت در طراحی خود استفاده کنید. حتی اگر شکل، بافت و اندازه فرمهای شما بهطور قابلتوجهی متفاوت باشد، آرایهای از عناصر مختلف باید با هم کار کنند تا وحدت ایجاد کنند. اگرچه سایههای رنگ ممکن است متفاوت باشد، اما باید مکمل هر کدام باشند.
-
ریتم
ریتم برای موسیقی به اندازه طراحی داخلی مهم است. وقتی به ریتم در طراحی داخلی فکر میکنید، در مورد ایجاد علاقه بصری با ایجاد الگوهای تکرار و کنتراست صحبت میکنید. ریتم بر حسب تداوم، عود و حرکت تعریف میشود.
ریتم در چهار ویژگی تکرار(استفاده از بیش از یک عنصر یا یک عنصر بیش از یکبار، بهعنوان مثال استفاده از رنگ بیش از یکبار یا تم و رنگ با هم)، پیشرفت(افزایش یا کاهش یک یا چند کیفیت از یک عنصر، بهعنوان مثال). مجموعهای از شمعها با اندازههای مختلف)، انتقال(ایجاد جریان طبیعی نرمتر برای چشم، به عنوان مثال استفاده از یک دری قوسی به چشم، هدایت ملایمی به چشم میدهد)، و کنتراست به معنای قرار دادن دو عنصر مختلف در مقابل یکدیگر(قرار دادن یک رنگ سیاه است. بالش روی مبل یا مثلث و دایره).
-
تعادل
تعادل به عنوان یکی از مفاهیم مهم دکوراسیون داخلی باعث ایجاد احساس ثبات و تعادل میشود. چه از طریق رنگ، طرح، تم، بافت یا شکل، باید تعادلی در تمام عناصر تشکیل دهنده طرح ایجاد شود. این در مورد اطمینان از توزیع برابر و تقریب وزن بصری اشیاء در یک اتاق است.
تعادل به سه صورت متقارن، نامتقارن و شعاعی به وجود میآید:
تعادل متقارن: وقتی به هر دکوراسیون داخلی سنتی یا رسمی نگاه میکنید، تعادل متقارن زیادی را در آنجا خواهید دید. شامل فضاهایی است که در یک محور در دو طرف اتاق به طور مساوی توزیع یا تکرار میشوند. به عنوان مثال، هنگامی که دو صندلی را در یک موقعیت در دو طرف دو اتاق نشیمن قرار میدهید. اما تعادل متقارن میتواند نوعی حس یکنواختی ایجاد کند.
- تعادل نامتقارن: اگرچه بیشتر علت و پیچیدگی است، اما تعادل نامتقارن یک روند رایج در طراحی مدرن است. با این حال جالب و زندهتر است. این به این دلیل است که تعادلی ایجاد میکند که نیازی به تکرار وزنهای بصری خطوط، رنگها، فرمها و بافتها ندارد. قرار دادن دو شئ غیر مشابه با وزن بصری برابر، بهعنوان مثال. قرار دادن دو صندلی در طرف دیگر برای ایجاد تعادل برای مبل نوعی تعادل نامتقارن است.
- تعادل شعاعی: هنگامی که برخی از عناصر در اطراف یا از یک نقطه کانونی تابش میکنند، تعادل شعاعی حاصل میشود. راهپله مارپیچ و یک میز ناهارخوری گرد که توسط تعدادی صندلی چیده شده است نمونههای کاملی از تعادل شعاعی هستند.
-
نقطه کانونی
در غیر این صورت تأکید، نقطه کانونی مفهوم دیگری در طراحی داخلی است. یکنواختی و بیحوصلگی دو دشمن دیوانه غیردوستانه طراح داخلی هستند. وقتی طراحی شما هیچ نقطه کانونی ندارد، به طور غیرمستقیم از این دشمنان دعوت میکنید. بدون خرد کردن کلمات، طراحی شما باید حداقل یک نقطه کانونی داشته باشد. شما توجه بیننده را به طراحی خود جلب میکنید و زمانی که از نقطه کانونی استفاده میکنید تأثیری ماندگار ایجاد میکنید.
بهعنوان مثال، اگر یک تلویزیون مسطح بسیار بزرگ ندارید که مهمانان خود را درست هنگام ورود به اتاق نشیمن که اغلب به عنوان یک نقطه کانونی در نظر گرفته میشود، صدا میکند، آن را ایجاد کنید. شما میتوانید یک تکه مبلمان خاص یا هر اثر هنری را با دادن رنگ متضاد به آن برجسته کنید.
-
نسبت و مقیاس
همانطور که میدانید در ریاضیات ابتدایی خود، تناسب به نسبت بین اندازه یک قسمت به قسمت دیگر اشاره دارد. همانطور که آموزگاران طراحی فنی شما در سالهای اولیه تحصیل در کالج آموزش دادند، مقیاس کنید که اندازه یک شئ با دیگری چگونه ارتباط دارد.
در طراحی داخلی، مقیاس نحوه ارتباط اندازه یک با فضایی است که در آن اشغال شده است. قاعده کلی این است که بخش کوچکتر باید نسبت به بخش بزرگتر برابر باشد همانطور که بخش بزرگتر به کل فضا است.
نتیجه
بدون شک، شما برخی از مفاهیم دکوراسیون داخلی را یاد گرفتهاید. فقط خواندن اینها کافی نیست. شما باید در رأس بازی خود باشید و در صنعت طراحی پیشرو باشید. این اصول طراحی داخلی را به کار بگیرید و مطمئناً شغل بعدی شما باید یک معامله برجسته را برای شما به ارمغان بیاورد.a
قوانین ارسال دیدگاه در سایت